درباره پوسترهای بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات
امسال بخشی از رسالت اطلاعرسانی و جذب مخاطب در نمایشگاه مطبوعات، بر دوش سه پوستر نهاده شده است که در اینجا قصد داریم به هر یک از آنها به صورت جداگانه و مختصر نگاهی بیاندازیم. پوستر اول نمایانگر خانوادهایست که سر از پس یک درب بیرون آوردهاند که انگار با صفحات روزنامه، کاغذ دیواری شده است. سوال اولی که برای بیننده به وجود میآید این است که حرف یا پیام اصلی چنین پوستری چه میتواند باشد؟ اصلا میتواند محتوایی داشته باشد یا صرفا یک ایده خام نسبتا فانتزی است که معنا و مفهوم خاصی را پیرامون «نمایشگاه مطبوعات» منتقل نمیکند؟ پوستر از لحاظ تکنیکال دچار ضعف قابل توجهی نیست و اتفاقا سعی شده تا ظرافتهایی مانند متنوع بودن خصوصیات سنی و جنسی پرسوناژها در تصویر رعایت شود و همچنین خانواده موجود در عکس پرجمعیت و دارای سه فرزند خردسال باشند تا در جهت سیاستهای جمعیتی نظام، فرهنگسازی صورت گیرد. اما علیرغم همه این مسائل به نظر میرسد پوستر در سطح ایده اولیه خود محصور شده و در انتقال پیام متناسب با هدفش ناموفق است بعلاوه اینکه طراح از عناصر جذاب بصری مانند رنگهای پر تضاد و تحرک بهره نبرده و حتی میتوان گفت تصویر از لحاظ رنگآمیزی آنقدر مُرده است که اگر آن را با فیلتر سیاه و سفید هم ببینیم تغییر خاصی در حس و حال تصویر ایجاد نمیشود.
پوستر دوم در واقع تشبیهی میان میوه انار و روزنامه است به این صورت که گویی مطبوعات، مانند اناری رسیده و یاقوتی؛ چنان پر مغز هستند که وجودشان همواره همراه با برکت و نعمت است. پیامِ تا حدی اغراقشدهای که با عوامل بصری مانند طرحهای اسلیمیِ تذهیبهای زیر پوست انار مورد تاکید قرار گرفته است. همچنین رنگ زرد متمایل به نارنجی در پسزمینه به خوبی با رنگ قرمز سوژه اصلی هماهنگ شده است. دانههای انار در پیشزمینه پراکنده شدهاند و به وسیله هندسهی نقطه مانندشان خطی را ترسیم میکنند میان انار و جزئیات نوشتههای پایین قاب که به توضیحات نمایشگاه اختصاص دارد. تیره کردن نیمه بالایی عکس در تضاد با درخشندگی تونالیته زرد در نیمه پایینی عکس باعث ایجاد عمق در قاب شده و آن را از تخت و بی روح بودن نجات داده است. اما در نهایت علیرغم گرافیک خوبی که این تصویر دارد، کم بودن المانهای رسانهای در تصویر و تمرکز بیش از حد روی موضوع فرعی(انار) سبب میشود تا این پوستر نتواند به شکلی ایدهآل در جهت اهداف تبلیغاتی نمایشگاه مطبوعات به کار آید.
و اما در پوستر سوم شاهد تصویری کاملا فانتزی و کارتونی هستیم که طبعا مخاطب هدف آن کودکان – و نه حتی نوجوانان – هستند. پوستر از لحاظ فرم تصویری به واقع قدرتمند و حسابشده کار میکند. در قسمت زیرینِ قاب نمایی از «ایران» دیده میشود. در این قسمت سعی شده تا از انواع عناصر مدرن و سنتی در معماری و نظیر آن استفاده شود تا تصویر از نوعی جامعیت ملی برخوردار باشد. مساجد، معماری سنتی خانهها، برج میلاد، پرچم ایران، هواپیما، بالن، برج آزادی، کوه و درخت از این دست المانها میباشند. در میانه قاب مواجهیم با روزنامهای که به قالیچه سلیمان تشبیه شده و این خاصیت را دارد تا آدمها را به سفری دور و دراز و پر از مکاشفه ببرد. خانوادهای که بر روی قالیچه نشستهاند پر جمعیت هستند و این نشان از تاکید ویژه مسئولان بر ترویج این سیاست جمعیتی در سطح پوسترها دارد. در فضای اطراف قالیچه و چهرههای افراد هاله نوری ترسیم شده که هرچه بیشتر بر مفهوم مکاشفه رازآمیز و کاریکاتوری در فضای مطبوعات میافزاید. تیتری که برای این پوستر نیز انتخاب شده «سفر به دنیای مطبوعات» است که به نوعی در جهت چنین فضاسازی قدم برمیدارد. رنگها در پوستر که غالبا در طیف آبی و زرد سیر میکنند هارمونی مناسبی را با یکدیگر تشکیل داده بعلاوه اینکه سعی شده تا حد ممکن از رنگهای شاد و انرژیک متناسب با فضای ذهنی کودکان استفاده شود.
در مجموع میتوان کیفیت پوسترهای سهگانه بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات را متوسط ارزیابی کرد و یادآور شد که برای رسیدن به نقطه ایدهآل در دورههای بعدی، صرف پرداختن به ایدههای خام و حتی بیربط به موضوع، نمیتواند راه حل مناسبی برای جذب مخاطبان باشد.