شکاف. امتیاز: ۱.۵ از ۵ یک زوج، محور اصلی فیلم اند که پایه و اساس قصه روی شک و تردید احمقانه این هاست. آیا با مشاهده زندگی یک زوج ناموفق و عصبی که طبیعتا در تربیت فرزندشان هم ناموفق اند، باید تردیدی در زوج دوم ایجاد شود که نکند ما هم نتوانیم از پس بچه برآییم؟ پس بچه دار نشویم؟ آن هم در شرایطی که زوج دوم که هانیه توسلی و بابک حمیدیان هستند در ایده آل ترین شرایط روحی هستند و زندگی خوبی دارند و حال که سلامتی زن در خطر است میتوانند با فراغ بال به بچهدار شدن فکر کنند! از همه تاسف بارتر پایان باز فیلم است. فیلم با پلانی تمام میشود که در آن، چشم های این زن و شوهر همان بلاهت و سردرگمی را دارد که در آغاز داشت با همان میزان از استیصال و ناتوانی در تصمیم گیری، بدون هیچ تغییر و تحولی در این شخصیت های تکبعدی. پس این همه شلوغ بازی فیلم به خاطر چه بود؟ در سینما بهترین تقلید ها هم آثاری ماندگار نخواهند بود چه رسد به اینکه در رسیدن به استانداردهای سینمای اصغر فرهادی نیز درجا بزنیم.
تا آمدن احمد. امتیاز: ۰.۵ از ۵ فیلم راجع به دفاع مقدس نسازیم بهتر است از اینکه فیل ممان بشود فرصتی برای میدان دادن به جوان های بی تجربه عرصه جلوه های ویژه که هنوز در مقدمات فیلمبرداری با پرده کروماکی و مدلسازی مشکلات جدی دارند. اینطور هم قلب کسانی که دلسوز دفاع مقدس هستند را به درد نمی آوریم، هم حداقل این فرصت بالقوه را (فارغ از بالفعل شدنش) داریم که اموال بیت المال را در جای بهتری صرف کنیم.